خرید کالا و محصولات با کیفیت و استاندارد ایرانی
معرفی بهترین کفش های کوهنوردی ایرانی (پاما، شرپا، کوهسار، نسیم و…)
در این صفحه به معرفی بهترین کفش های مخصوص کوهنوردی تولید شده توسط چند شرکت ایرانی از جمله پاما، شرپا، کوهسار، سهند، نسیم و… میپردازیم. احتمالاً پاما…
معرفی بهترین قابلمه و سرویس ظروف چدنی نالینو + دیزی پز
راهنمای خرید بهترین قابلمه و سرویس چدنی قبل از آن که به معرفی بهترین سرویس ظروف پخت و پز و قابلمه های چدنی نالینو بپردازیم، پیشنهاد میکنیم…
خرید آنلاین بهترین محصولات و تابه های چدنی نالینو + قوری و کتری
راهنمای خرید بهترین ظروف چدنی پیش از آن که با نحوه خرید محصولات و اجناس نالینو و تابه های این شرکت آشنا شوید، پیشنهاد میکنیم مقاله بسیار…
نقد و بررسی تابه گریل چدنی نالینو مدل Spiza (پخت بدون روغن)
تابه گریل نالینو چدنی مدل Spiza تابه ای دوطرفه و از جنس چدن اصل است. با استفاده از تابه گریل نالینو مدل Spiza میتوانید انواع گوشت، کتلت…
معرفی بهترین قلم های قرآنی هوشمند برای پخش صوتی قرآن
راهنمای خرید بهترین قلم قرآنی هوشمند این مطلب به معرفی بهترین قلم های هوشمند قرآنی میپردازد. اگر نمیدانید قلم قرآنی چیست و چه کاربردی دارد، پیشنهاد میکنیم…
نقد و بررسی اتو بخار پارس خزر مدل SI-702
قبل از بررسی اتو بخار پارس خزر، کمی دربارهی خود برند پارس خزر صحبت کنیم. گرچه پارس خزر را همه میشناسند! در بسیاری از منازل ایرانیها، حداقل…
معرفی گوشی موبایل OROD و GLX مشابه گوشی Vertu (طرح اصل ایرانی!)
گوشی های لوکس و بسیار گران شرکت ورتو Vertu Vertu یک شرکت سابقاً انگلیسی است که در زمینهی تولید و عرضهی موبایلهای دستساز لوکس و بسیار گران…
بررسی کامل سرویس غذاخوری شیشهای 24 پارچه پیکوک مدل 807B24
سرویس غذاخوری ۲۴ پارچه پیکوک مدل ۸۰۷B24 جزو سرویس های غذاخوری شیشهای با کیفیت و زیبای موجود در بازار است که میتوانید با قیمت مناسب برای منزل…
در این بخش، مقالهی مفید و جامعی دربارهی حمایت از کالای ایرانی و مشکلات و نقصهای مسیر تولید و عرضه و خرید محصولات ایرانی در دهههای اخیر نوشتهایم که پیشنهاد میکنیم حتماً این مطلب را مطالعه کنید. نکات خواندنی و جالبی در این نوشته وجود دارد که کمتر به آن پرداخته شده است.
داستان تولید کالا و محصولات ایرانی در ایران
ماجرای گذشته
ماجرای تولیدات ساخت ایران و خرید مردم از محصولات ساخت ایرانی و بعضاً بیتوجهیها به کالاهای ایرانی، داستان درازی دارد که نمیشود بدون توجه به ریشههای تاریخی، به درستی به آن پرداخت. بعد از سلسله صفویه، ایران عزیز ما در خواب و غفلت و عقب ماندگی فرو رفت. هر چه کشورهای غربی به تولید علم و نگاه به آینده پرداختند، ما در گذشته ماندیم و فقط با یاد و نام دانشمندان سدههای قبل از جمله ابوعلی سینا، خیام، ابن هیثم، ابوریحان بیرونی، خوارزمی، زکریای رازی و… زندگی کردیم.
این فضا به قدری ادامه پیدا کرد که ما ایرانیها کم کم باورمان شد که از غربیها کمتر هستیم و یادمان رفت روزی آقای دنیا بودهایم. تا جایی که یک مسئول رسمی ایرانی (سپهبد رزم آرا نخست وزیر وقت پهلوی) اعلام کرد: «ما حتی نمیتوانیم لولهنگ و آفتابه بسازیم!» این حد از ضعف اعتماد به نفس و خودباختگی در بین ایرانیها چیز عجیبی نیست و هم بین بعضی از مردم و هم برخی مسئولین وجود داشته و دارد.
امید به نسل آینده
اما همیشه نسلهای جدید متفاوت از قبل فکر میکنند و راههای تازه به دست آنها باز میشود. چند دهه پیش یکی از دغدغههای کودکان ایرانی این بود که چرا در ایران مخترع و دانشمند نداریم؟ چرا اخبار جدید علمی در مجله «دانشمند» فقط دربارهی اروپاییها و آمریکاییها است؟ چرا در برنامه «دیدنیها» شبکه دو فقط از مکتشفین و مخترعین خارجی صحبت میشود؟ چرا در اخبار علمی و فرهنگی تلویزیون، حتی یک خبر از تولید محصول ایرانی یا کشف جدید علمی به دست ایرانیان نیست؟
امروز این شرایط تفاوت کرده است. همان کودکان ایرانی دغدغهمند حالا خودشان کارآفرین و دانشمند و تولیدکننده شدهاند. اگر روزگاری تمام تصور ما این بود که چطور حتی به اندازه انگشتان یک دست، کارتون و انیمیشن و بازی کامپیوتری ایرانی وجود ندارد، امروز انیمیشن و بازیهای رایانهای بسیار با کیفیتی به دست ایرانیها ساخته میشود. همچنین روزی نیست که خبری از انتشار مقالات علمی ایرانیها به گوش نرسد. امروز ایرانیها در انرژی هستهای، سلولهای بنیادی، فنانوری نانو، تکنولوژی ساخت موشک و پهپاد و… جزو 10 کشور اول دنیا هستند. ایرانیها امروز میتوانند ربات انسان نما بسازند، واکسن تولید کنند، ماهواره به فضا بفرستند، کارهای سنگین و بسیار پیچیده صنعتی را انجام دهند و…
مرحله گذار و عبور از تولید دانش به تولید محصول
گفتیم زمانی بود که دانش نداشتیم؛ حالا یکی دو دهه است که علم و دانش را داریم ولی در مرحلهای هستیم که این علم را به محصول تبدیل کنیم. یعنی مرحله پیوند علم و صعنت. در این بخش، مشکلاتی وجود دارد؛ از جمله پذیرش سخت ایدههای جدید توسط افرادی که تفکر سنتی در صنعت دارند. البته قسمتی از این پذیرش سخت، به دلیل وجود مافیاها و قدرتهایی است که نمیخواهند موقعیت سودده فعلی خودشان به خطر بیفتد.
اما به هر حال این سدها شکسته خواهد شد و با وجود سختیها و مشکلات، این مرحله نیز طی خواهد شد.
باورهای اشتباه در تولید، فروش و خرید محصولات ایرانی
مقایسه غلط بین ایران و خارج!
مقایسهی عجیب و غریبی بین ایرانیها و خارجیها وجود داشته و دارد. به هر آنچه که خارج از مرزهای کشور ایران باشد، لقب خارج و خارجی داده میشود و همهی آن را با ایران مقایسه میکنند! یعنی عملاً کشور ایران با کرهی زمین مقایسه میشود که کاملاً غیرمنطقی و غیرمنصفانه است.
نکتهی جالب اینجا است که در این مقایسه، کشورهای ضعیف را به حساب نمیآورند و فقط کشورهای پیشرفته را با ایران مقایسه میکنند. یعنی جایی که ایران در تولید محصول، در رشته ورزشی یا در هر گزینه و ملاک و معیاری از کشورهای دیگر بالاتر باشد، آن مقایسه را اعلام نمیکنند و فقط جایی که ایران موقعیت پایینتری نسبت به کشورهای دیگر دارد را بیان میکنند.
این نشان میدهد عدهای تمایل ندارند ایرانیها به خودشان افتخار کنند و مسئولیت دارند فقط اخبار منفی و تحقیرآمیز را به ذهن مردم ایران پمپاژ کنند.
جنس ایرانی کلاً به درد نمی خورد!
عدهای در فضای مجازی این اعتقاد را مطرح میکنند که محصول ایرانی به طور کلی بد و هر چیزی که اسم ایرانی روی آن حک شده باشد، غیر مفید است و حتی آموزش یک فرد ایرانی را نیز نباید پیگیری کرد. اگر این طور است این اشخاص خودشان حاصل ازدواج پدر و مادر ایرانی هستند و تولید ایرانی محسوب میشوند! اگر تولید ایران به طور مطلق و همیشه بد است، پس این افراد منفینگر نیز محصول آب و خاک ایران هستند و نباید آنها را تحویل گرفت!
از بین دو محصول هر کدام بی کیفیتتر است، ایرانی است!
در میوه فروشیها دیدهاید، موزهایی که کیفیت پایینتری دارند را به اسم موز ایرانی میفروشند. در حالی که شاید واقعاً آن موز ایرانی نباشد. 80 درصد موزهای موجود در ایران، وارداتی هستند. بنابراین احتمال اینکه موز ایرانی در میوه فروشی ببینید، بسیار پایین است. اما متأسفانه در فرهنگ بازارهای ایران، این طور به ثبت رسیده است که هر جنس کم کیفیت را به عنوان ایرانی نام گذاری میکنند، حتی اگر واقعاً خارجی باشد!
یعنی اصلاً کاری ندارند که تولیدکنندهی آن محصول کدام کشور است؛ همین که کیفیت آن کالا پایین باشد، بدون بررسی به آن عنوان ایرانی میدهند. متأسفانه در ذهن بعضی از مردم، کیفیت پایین، مساوی با ایرانی بودن تلقی شده است.
اگر جنس ایرانی خوب بود، تولیدمان پراید نبود!
حتماً دیدهاید بعضی از افراد، نمونهی تولید ایرانی را فقط پراید میدانند! چیزی که سالهاست تولید آن متوقف شده است! انگار در ایران محصول دیگری تولید نشده و تنها مثال کالای ایرانی، خودروی پراید است! پرایدی که در اصل ساخت کره جنوبی بوده و در ایران مونتاژ شده است. اما آیا دیدهاید کسی بگوید کرهایها لیاقت تولید ندارند، چون محصولشان پراید است؟
این همان مقایسهی غیرمنطقی و عجیبی است که بالاتر اشاره کردیم. هر جا که پای ایران وسط باشد، از محصولات کم کیفیتش حرف میزنند و هر جا حرف از کشورهای دیگر باشد، کسی به سراغ کالاهای بی کیفیت آنها نمیرود و همه فقط از محصولات خوب آنها صحبت میکنند.
ما خودمان هم به خودتحقیری عادت کردهایم و ظاهراً از خودکمبینی لذت میبریم! آیا دیدهاید در یک جمع دورهمی، کسی خوش خبری کند و از اتفاقات مثبت حرف بزند؟! چنین چیزی محال است! مهمانی بدون منفی بازی و انتشار اخبار راست و دروغ مأیوس کننده، مهمانی نمیشود!
بررسی مشکلات تولید خودرو در ایران
حالا که صحبت از بحث اتومبیل و ماشین شد، بهتر است به صورت دقیقتر موضوع را موشکافی کنیم.
آیا حمایت از محصول ایرانی اشتباه است؟
گفته میشود محصول ایرانی یعنی چیزی در حد پراید. در طول چند دهه، از خودروسازی در ایران حمایت شد، اما نتیجهی آن دلخواه و رضایت بخش نبود. پس حمایت از کالا و محصول ایرانی به طور کلی اشتباه است و نباید صورت بگیرد. باید بازار را رها کرد و همه نوع محصولی را در آن وارد کرد تا به نفع مصرف کننده باشد و مشتری خودش تصمیم به خرید بگیرد.
این جملات در حالی گفته میشود که روند تولید خودرو در ایران کلاً اشتباه بوده است و مشکل کاهش کیفیت ماشین و افزایش قیمت آن، ارتباطی به حمایتهای صورت گرفته ندارد و باید موضوع را دقیقتر بررسی کرد. (در ادامه به آن خواهیم پرداخت.)
فرق خودرو سازی و موشک سازی ایرانی
بعضی از اشخاص، در ساخت موشکها و پهپادهای فوق پیشرفتهی ایران تردید میکنند و میگویند اگر اتومبیل تولیدی ما چیزی مثل پراید است، نباید بتوانیم چنین موشکهایی بسازیم و این اخبار کذب و نمایش و شوآف و فتوشاپ هستند. تولید پراید کجا و تولید موشک هایپرسونیک کجا؟!
در این باره چند نکته را باید مطرح کرد:
اول: همانطور که گفتیم تولید و ساخت پراید، سالها است متوقف شده است!
دوم: برمیگردیم به بحث مقایسه! همچنان در مقایسه مشکل داریم. در تولیدات خودروسازی ایران، «دنا پلاس» و «شاهین» و «تارا» هم دیده میشود. چرا سوزن مقایسهی بعضی افراد روی پراید گیر کرده است؟
سوم: اینکه گروهی در ایران میتوانند موشک و پهپاد مدرن تولید کنند، (تا جایی که حتی چین و روسیه حاضر میشوند برای خرید آنها پول پرداخت کنند)، باید مورد تشویق قرار بگیرند؛ نه اینکه بگوییم اگر خودروسازی ایران قوی نیست، چرا موشک قوی داریم؟ ضعف خودروسازی، نباید انگشت اتهام را به سمت قدرت موشکی و پهپادی ایران ببرد. گوش شاگرد تنبل کلاس را بپیچانید؛ نه اینکه شاگرد اول را بازخواست کنید!
چهارم: افرادی که در موشک سازی فعالیت میکنند با کسانی که در خودرو سازی کار میکنند، تفاوت فکر و انگیزه و عقیده دارند. در دههی شصت، حتی یک عدد موشک خارجی برای پرتاب نداشتیم چه برسد به موشک ایرانی. پس از اینکه زیر موشک باران صدام قرار گرفتیم، به این فکر افتادیم که از طریق لیبی موشک تهیه کنیم و در سوریه بتوانیم یاد بگیریم که چطور میشود موشک را پرتاب کرد!
در همان سالها، تولید خودروی پیکان در ایران انجام میگرفت. یعنی خودروسازی ایران شکل گرفته بود در حالی که حتی بلد نبودیم موشک را پرتاب کنیم!
اوایل دههی هفتاد، سپاه پاسداران به دنبال خرید موشک از کشورهای دیگر رفت؛ اما رهبر ایران آنها را منع کرد و به سمت تولید موشک سوق داد. (با اینکه هزینهی تولید موشک، دهها برابر خرید موشک آماده بود.)
در اواخر دههی هفتاد، موشکهای ایرانی یکی پس از دیگر رونمایی شدند؛ اما نقطهزن نبودند و چندین متر دورتر از هدف اصابت میکردند. باز هم رهبر ایران وارد شد و به مسئولین هوا فضای سپاه گوشزد کرد که این موشکها باید دقیقتر شوند و وضعیت فعلی، راضی کننده نیست. تا اینکه با پیگیریهای مداوم، هم موشکها نقطه زن شدند و هم بُرد آنها از چند صد کیلومتر به چند هزار کیلومتر رسید.
ماجرا در مورد پهپادها و کوادکوپترها از این هم جالبتر است. در دههی هشتاد، مردم و مسئولین ایران از وجود پهپاد و ریزپرندهها کاملاً بیاطلاع بودند. بارها در بخشهای خبری صدا و سیما، گزارشهایی از اشیاء نورانی در آسمان پخش میشد که حالت تفریحی داشت و با طرح پرسشِ بودن یا نبودن آدم فضایی و بشقاب پرنده بیان میشدند!
در حالی که آن اشیاء نورانی، پهپادهای جاسوسی کشورهای دیگر بودند که در آسمان ایران ورود میکردند و از مناطق حساس کشور عکسبرداری میکردند. با این وجود ما به آنها به دید خنده و تفریح نگاه میکردیم!
از این بیاطلاعی محض تا شکار پهپاد RQ170 آمریکایی در سال 90 و فرود آوردن آن به صورت سالم، فقط 4-5 سال زمان فاصله بود. پس از آن، در دههی نود در این زمینه بسیار پیشرفت کردیم و پهپادهای ایران به اوج تکنولوژی رسیدند و در حال حاضر، در دنیا نمونه و تک هستند.
اینکه گفتیم در دو بخش پهپادسازی و خودروسازی، دو طرز فکر مختلف وجود دارد، به این معنی است که در بخش اول، بر اساس اعتقاداتی که مسئولین و کارکنان سپاه پاسداران و نیروهای مسلح دارند، کاملاً به نقشهی راهی که از سوی رهبری برای آنها ترسیم میشود وفادار هستند و سعی میکنند با تمام توان در جهت آن حرکت کنند. طبق اعتقادات آنها فرمان رهبری نباید زمین بماند؛ بنابراین اگر علم و فنآوری مطابق با خواستههای رهبر در کشور وجود نداشته باشد، از زیر سنگ هم شده، باید به آن دست پیدا کنند.
اما رهبر ایران فقط برای سپاه و صنایع دفاعی، نقشهی راه تعیین نکرده است. مثلاً برای خودروسازی نیز اعلام کرده که باید ماشینهای ایرانی ضمن اینکه کیفیت بهتری پیدا کنند، مصرف سوخت آنها چند لیتر در هر 100 کیلومتر کمتر شود. اما افرادی که در خودروسازی کار میکنند، آن اندازه اعتقاد قلبی و فرمان پذیری نظامیان را از رهبری ندارند.
در این بخش، مشکلات دیگر نیز وجود دارد. مثلاً در طول سالها افراد نخبه و صاحبان فکر، ایدههایی برای افزایش کیفیت و تغییر موتور خودروها و طراحی و مصرف سوخت و… ارائه کردهاند؛ ولی با بیتوجهی خودروسازان مواجه شدهاند.
راه حل افزایش کیفیت خودروسازی؛ رقابت آزاد در تولید
در جاهایی مانند نهادهای نظامی (سپاه، ارتش، نیروی انتظامی و…) که رهبر و مسئولان رده بالا را ولیّ خودشان میدانند و حرف شنوی کامل از آنها دارند، بدون توسل به راههای مرسوم، میتوان پیشرفت را رقم زد. اما در سازمانها و مؤسسات و نهادهای دیگر که این باور و اعتقاد در آنها وجود ندارد یا کمرنگ است و فقط ادای آن را درمیآورند، باید دست به استفاده از راههای طبیعی و منطقی زد.
مثلاً همه میدانیم که رقابت باعث میشود که تولیدکنندگان به افزایش کیفیت و کاهش قیمت سوق داده شوند. پس باید از رقابت استفاده کنیم تا مشکل خودروسازی در ایران حل شود. اما رقابت در تولید، نه رقابت در واردات!
یعنی باید از تولید ملی حمایت کنیم؛ اما چیزی که در دهههای گذشته اتفاق افتاده، یک حمایت کاریکاتوری از تولید ملی در خودروسازی بوده است! نه حمایت واقعی و اصولی.
تنها چیزی که به عنوان حمایت از خودروی ملی در سالهای گذشته رخ داده، جلوگیری از واردات اتومبیلهای خارجی بوده است. این کار، یک راه حل بسیار ناقص و غیرکاربردی است. در صورتی که تنها ایدهی ما برای حمایت از کالای ایرانی، بستن مسیر واردات باشد، قطعاً به هدفمان نخواهیم رسید. همانطور که تاکنون نرسیدهایم و از مردم تا مسئولین کشور از وضعیت تولید خودرو در ایران رضایت ندارند.
از طرفی حدود 15 سال است که مواد اولیهی ساخت اتومبیل در ایران (فلزات و مواد پتروشیمی) به قیمت دلار محاسبه میشود. با وجود این که این مواد اولیه در ایران تولید میشوند، اما به قیمت دلاری به خودروسازان فروخته میشوند! بنابراین با هر افزایش قیمت ارز، خودروساز مجبور میشود مواد اولیه را گرانتر خرید کند. اما از طرفی افزایش قیمت خودرو به میزان افزایش قیمت مواد اولیه نبوده است. یعنی اگر در طی 5 سال، مواد اولیه 10 برابر افزایش قیمت پیدا کردهاند، اتومبیل ساخت شرکتهای ایرانی، فقط 5 برابر گرانتر شدهاند.
با ذکر این شرایط، بیاییم خودروسازی در ایران را تصور کنیم: «تولید اتومبیل در ایران، یعنی جایی که فقط دو شرکت بزرگ تولید خودرو وجود دارد و عملاً رقابتی در کار نیست. وقتی رقابتی نباشد، انگیزهای برای ارائهی خدمات با کیفیت به مشتری وجود ندارد. از طرفی با شوکهای ارزی، بارها قیمت مواد اولیهی تولید خودرو در ایران افزایش پیدا کرده است؛ ولی مانع افزایش قیمت خود ماشین شدهاند و سود افزایش خودرو به جیب دلالان فروش اتومبیل رفته است. در سالهای گذشته، بین قیمت کارخانه و بازار، همیشه تفاوت وجود داشته است. یعنی قیمت ماشین بالا است، اما سود آن را خودروساز نمیبرد!»
خب، از طرفی رقابت وجود ندارد، تولید خودرو نیز کار پر زحمت و بدون سود است، با این شرایط چرا انتظار داریم خودروسازی در ایران پیشرفت کند؟! فقط به دلیل اینکه ماشین خارجی اجازهی ورود ندارد، کیفیت خودروی داخلی رشد میکند؟! این چه جور حمایت کردن است؟!
نتیجه گیری؛ ایراد کار کجاست؟
ایراد از عدم واردات نیست، ایراد در عدم تولید آزاد است. یعنی جلوگیری از واردات خودروی خارجی کار درستی است؛ اما ناقص است. در کنار آن باید مجوز تولید خودرو آزاد شود تا شرکتهای بیشتری وارد این کار شوند و رقابت بین تولیدکنندگان اتفاق بیفتد. (ضمن اینکه مواد اولیه به قیمت دلار به خودروسازان فروخته نشود و قیمت ارز نیز دچار شوکهای تورمی نشود.)
بنابراین به محض این که جایی گفته شود باید از کالای ایرانی حمایت کنیم، نگویید از خودروسازی حمایت شد، چه فایده داشت؟! این نوع حمایتی که از تولید اتومبیل در ایران صورت گرفت، کار ناقص و بیهودهای بوده و نباید ملاک سنجش برای ما قرار بگیرد.
مقایسه صحیح بین محصولات ایرانی و خارجی
بالاتر گفتیم بعضیها محصولات و بلکه همه چیز ایرانیها را با بهترین نمونههای خارجی مقایسه میکنند که این شیوهی مقایسه، عجیب و غیرمنصفانه است. مقایسه پوشاک ایران با بهترین تولیدکننده پوشاک در دنیا! مقایسهی بسکتبال ایران با پرسابقهترین کشور در زمینه رشته ورزشی بسکتبال! و… مقایسه باید شرایط مشابهی داشته باشد. سیب را با سیبهای دیگر یا نهایتاً با گلابی میشود مقایسه کرد؛ اما سیب و هندوانه ارتباطی به هم ندارند که بخواهیم تفاوتهای آنها را بشماریم!
از قیاسش خنده آمد خلق را!
گوشی موبایل ایرانی 2 میلیون تومانی را با گوشی سامسونگ 20 میلیون تومانی مقایسه میکنند! این چه مقایسهی خندهداری است؟! گوشی 2 میلیونی باید با موبایل 2 میلیونی مقایسه شود. اتفاقاً دیده شده که فردی چند سال پیش، گوشی موبایل GLX جیالایکس مدل آریا پلاس کمتر از 2 میلیون تومانی را خریداری کرده و آن گوشی، همچنان بدون مشکل در حال کار است. از طرفی موبایل 2 میلیونی سامسونگ Galaxy A01 Core خریداری شده و از همان ابتدا تاچ آن در گوشهی صفحه مشکل داشته است!
آیا محصول بی کیفیت ایرانی نداریم؟!
منظور ما از این بحثها این نیست که محصولات ایرانی بدون استثناء عالی و درجه یک هستند. مطلب این است که هر چیزی را به درستی و به اندازهی خودش بررسی و شناسایی و عنوان گذاری کنیم؛ نه کمتر و نه بیشتر.
در بین تولیدات هر کشوری هم محصول عالی وجود دارد، هم کالای متوسط و هم محصول بی کیفیت و ضعیف. چرا محصولات بیکیفیت خارجی را به اسم کالای ایرانی میفروشیم؟! چرا طوری وانمود میکنیم که فقط در محصولات ساخت ایران، کالای کم کیفیت وجود دارد؟
آیا تمام محصولات کشور آلمان درجه یک و عالی هستند؟! آیا بین adidas و uhlsport (هر دو آلمانی) هیچ تفاوتی نیست؟! یادتان نیست که سر نخواستن آل اشپورت و محصولاتش در باشگاههای فوتبال ایرانی دعوا بود؟ یادتان نیست کیفیت توپهای تولیدی این شرکت آلمانی را؟
بله در ایران هم محصولات ضعیف وجود دارد، مثل سایر کشورهای دنیا. اتفاقاً بعضی از تولیدکنندههای محصولات کم کیفیت در ایران، همان افرادی هستند که تصور میکنند از یک ایرانی، کار خوب برنمیآید! یعنی به دلیل ضعف اعتماد به نفس و داشتن خود کم بینی، در خود و شرکتش نمیبیند که محصول درجه یک تولید کند!
آیا محصولات کشور آلمان بهتر هستند یا چین یا ایران؟
ما از اساس، این سؤال را غلط میدانیم. به خودی خود هیچ کدام بر دیگری برتری ندارند. باید هر مورد در زمینهی خاص خودش با دیگری مقایسه شود. مثلاً کت و شلوارهای مردانهی تولید شده در 3 کشور را مقایسه کنیم و بگوییم کدام برند از کدام کشور کیفیت بهتری دارد. نه اینکه از قبل بگوییم فلان کشور بهتر است! بر چه اساسی؟! کدام کارخانه؟ کدام برند؟
این طور نتیجه گرفتن، منطقی و عاقلانه نیست. چرا که مثلاً در خود چین، کیفیت محصولات بسیار متفاوت هستند. خیلی از ایرانیها تصور میکنند جنس چینی یعنی محصول بنجل. در صورتی که چین محصولاتش را در ردهبندیهای مختلف تولید میکند.
بازرگانان و تاجران برای حاشیهی سود بیشتر، محصولات درجه سهی چینی را وارد ایران میکنند تا با قیمت پرسودتر بفروشند. با دیدن این کالاها نباید قضاوت کنیم که تمام کالاهای چینی درجه سه هستند! همانطور که همهی محصولات اروپایی درجه یک نیستند، همهی محصولات سایر کشورها نیز کمکیفیت و ضعیف نیستند.
آیا همه محصولات ساخت ایران، صد در صد ایرانی هستند؟
اگر منظور از صد در صد ایرانی به این معنی است که تمام دستگاههای به کار رفته در تولید آنها، ایرانی و تمام قطعات استفاده شده در محصول، ساخت ایران است؛ خیر، تقریباً چنین کالا و محصولی در هیچ کشوری پیدا نمیشود.
همهی تولیدکنندگان در سراسر دنیا، ممکن است دستگاهها و ابزارآلاتی را از کشورهای دیگر وارد کنند و با استفاده از آنها تولید کنند. یا قطعاتی را از کشورهای دیگر بخرند و در کنار قطعات تولید داخلی، به صورت یکپارچه به یک محصول تبدیل کنند.
مطمئناً حمایت از محصولاتی که درصد بالاتری از عنوان ایرانی بودن به آنها تعلق بگیرد، بهتر است؛ اما در اینجا یک طیف وجود دارد. در یک سمت، کارآفرینها و تولیدکنندههایی هستند که تا حد بالایی از فناوری را خودشان طراحی و ایجاد کردهاند و در سمت دیگر نیز کسانی هستند که شاید تنها یک برند ایرانی باشند و تولید محصول را در کشور دیگری مثل چین انجام دهند! در این بین نیز شرکتهای دیگر جای میگیرند که هر کدام درصدهای متفاوتی از ایرانی بودن را شامل میشوند.
جمع بندی
حدوداً 200 کشور در دنیا داریم. مقایسه یک کشور (ایران) با عالیترین نقاط قوت 200 کشور، مقایسهی نادرستی است. تمام کشورهای دنیا، در زمینههایی عالی، در بخشهایی متوسط و در قسمتهایی ضعیف هستند.
باید دست از خود تحقیری برداریم. در بخشهایی که خوب و عالی هستیم به خودمان افتخار کنیم و در زمینههای متوسط و ضعیف، به جای تمسخر و تحقیر، تلاش و همکاری کنیم تا قوی شویم.
ما ترجیح میدهیم یک ایرانی به ما خیانت کند، تا این که یک خارجی به ما خدمت کند!